شاید تا حالا دربارۀ تئوری جهانهای موازی یا Alternative Universes شنیده باشید. فکر کنم آشنایی من با این تئوری به لطف کمیک بوکهای دی سی بوده. البته من نه خیلی علاقه مند بودم که زیاد تحقیق کنم و سواد رد یا تایید دارم. اما به هرحال ارزش تصور کردن رو داره.
این تئوری میگه بینهایت جهان موازی جهان ما وجود داره. اما قطعا شبیه هم نیستن. هرباری که در طبیعت اتفاقی شانسی رخ داده یا یک شخصی یک تصمیمی هرچند کوچک گرفته اون دنیا هم تغییر کرده.
اگه این تئوری رو قبول داشته باشیم، میتونیم زمینی رو تصور کنیم که توش انسانهای خردمند هیچوقت به تکامل نرسیدن و همون انسانهای اولیه باقی موندن. شاید در زمینی دیگه نازیها و ژاپن برندۀ جنگ جهانی شده باشن.
شاید در زمینی دیگه همزاد من هرگز به دنیا نیومده باشه.
جهان موازی هم ترسناکه و هم جالب. جالب، چون تصور این که چیزهایی که الان هستن و اتفاق افتادن، چجوری میتونستن باشن یا اتفاق بیفتن جالب و هیجانانگیزه.
ترسناک، چون نمیشه اندازه گرفت چه تعداد جهان وجود داره و ممکنه یکی از اینها سلطهگر باشه. 🙂
میدونم زیادی تخیلیه ولی به هرحال غیرممکن نیست. این هم از اون تئوریهاییه که نه میشه تاییدش کرد و نه میشه ردش کرد. البته فعلا. ممکنه در آینده بشه به نتیجۀ قطعی رسید. البته الان هم شایعه هست اگر گوگل کنید. اما مدرک قطعی وجود نداره.
جهان موازی ممکنه زیادی نامحتمل باشه. ولی من دلم میخواد باور کنم که خارج از زمین حداقل یه گونۀ زندۀ هوشمند وجود داره. حالا این که دلشون بخواد دوست باشن یا سلطهگر یه بحث دیگهست.
این که تنها گونۀ هوشمند ما باشیم و تنها سیارۀ قابل سکونت، زمین؛ واقعا ترسناکه.