کار برای انجام دادن زیاده. اما حالا که سه چهارم کتاب «چگونه کتاب بخوانیم؟» رو خوندم دغدغهای برام دوباره پررنگ شده.
دغدغۀ درست مطالعه کردن، مطالعۀ اثربخش و یاد گرفتن مهارت یادگیری.
اولین گامم برای این کار خرید کتاب مذکور بود. اما فقط خوندمش و حداکثر فعالیتم این بود که جاهای مهم رو به انحاء مختلف علامتگذاری کردم. و بیشترش رو نسبتا بادقت خوندم. گاهی با صدای بلند، گاهی با کمک انگشت یا مداد (که سرعت چشمم بیاد پایین).
تندخوانی چیز خوبیه و منم مدتی دنبالش بودم. اما الآن که نگاه میکنم، مهارت عمیق و کاربردی یاد گرفتن و فهم و به خاطر سپردن مطالب خیلی مهمتر از سرعت خوندنه.
در بدترین حالت اگر هرسال دوتا کتاب رو عمیق بخونم و بفهمم خیلی بهتر از اینه که ۲۰-۲۵ کتاب بخونم اما یکی دو سال بعد ۹۰-۹۵ درصد مطالب رو به یاد نیارم.
از بیشتر کتابهای ناداستانی که توی دو سه سال اخیر خوندم یه سری مطالب جزئی و خیلی خاص که توجهم رو جلب کردن و همینطور کلیات رو یادمه.
دومین حرکت خوبی که زدم و ازش راضیترم اینه که دارم کتاب «قوی سیاه» نسیم طالب رو برای خودم خلاصه میکنم و اینجا هم به اشتراک میذارم.
برای خوب یاد گرفتن به مهارتهایی نیاز دارم:
- مطالعۀ فعالانه و اثربخش
- دید تحلیلی و پرسشگرانه نسبت به مطالبی که میخونم
- تسلط بر حافظه و روشهای به خاطرسپاری
- یادداشت برداری از مطالب
- نوشتن خلاصۀ کتاب یا مطالب مهم
مطالب خوب و بعضا معمولی زیادی در وب پیدا میشه. از دورۀ مهارت یادگیری متمم گرفته تا تک مقالههای سایتهایی که از زمین و زمان مینویسن.
من اینجا یه لینک مفید رو به اشتراک میذارم که البته به زبان انگلیسی هست:
۷ Effective And Simple Reading Strategies To Help You Read More Effectively
راستش همیشه یکم عذاب وجدان میگیرم اگه بیام یه محتوای دیگران یا محتوای انگلیسی رو مطالعه کنم بعد بیام اینجا همون رو (با اندکی تغییر) بنویسم و بدونم که چیزی از خودم اضافه نکردم. البته من همیشه منبع رو میگم. اما به هرحال شاید این کار جالب نباشه. میشه به بهانۀ «دارم با اینکار فهم خودم از مقاله رو افزایش میدم» خودم و دیگران رو گول بزنم. اما اِسکرو ایت.
با این جمله ات خیلی حال کردم:
“در بدترین حالت اگر هرسال دوتا کتاب رو عمیق بخونم و بفهمم خیلی بهتر از اینه که ۲۰-۲۵ کتاب بخونم اما یکی دو سال بعد ۹۰-۹۵ درصد مطالب رو به یاد نیارم.”
من لیستی از کتاب های مورد علاقه ام رو دارم، چیزی نزدیک به دویست تا کتاب توی سال۹۸ خوندم؛ اما جالب اینه که فقط رستاخیز تولستوی و بیست هزار فرسنگ زیر دریا رو کامل یادمه، بقیه فراموش شده ان.
سلام
منم چندوقتیه دلم میخواد کتاب های خوانده شده و خریداری شده ولی خوانده نشده رو فهرست کنم. بعدش باید ببینم از فلان کتاب چی یادمه. جالبه. کوچیکتر که بودم خرید کتابم محدود بود به خرید با بابام در نمایشگاه کتاب. یعنی سالی یک بار. فقط هم کتابهای تخیلی و فانتزی دنباله دار میخوندم. چون اون موقع اینترنت و اینا نبود وقتی تلویزیون چیزی برای ارائه نداشت (در واقع هیچوقت نداره)، میومدم کتاب میخوندم. و چون داستانی بودن تند تند میخوندم (فهمشون سخت نبود و همینطور یکی ویژگی های کتاب داستان خوب اینه که نتونی بذاریش زمین). بنابراین حداکثر تا دو سه ماه بعد نمایشگاه کل کتاب هام رو خونده بودم. نمیدونم چه فعل و انفعالاتی در مغزم وجود داشت که به بابام نمیگفتم بریم کتاب بخریم. خلاصه کتاب ها رو از اول میخوندم. و چون عجله نداشتم برای تموم کردنشون خیلی با دقت میخوندم. در حدی که گاهی تا چند روز جملات و عبارات دقیق یادم میموند. اون موقع کمتر میخوندم ولی بادقت تر ولی الان یکم زیادتر میخونم یا همون اندازه (تفاوت اصلی توی ژانره-الان غیرداستانی خیلی بیشتر از داستانی میخونم) ولی فقط انگار فقط میخونم که خونده باشم.
با توجه به پست هات و اینکه به کتاب علاقه داری (مطمئنا خیلی بیشتر از من 🙂 ) امیدوارم کتاب هایی که فکر میکنی خوبن رو معرفی کنی در وبلاگت. و از اون مهمتر اگه روش های خوبی برای کتاب خوندن داری به اشتراک بذاری.
وبلاگت رو به اینوریدرم اضافه کردم (اینوریدر فیدت رو پیدا نکرد – به نظرت قابل حل شدن هست؟). امیدوارم خیلی فعال باشی که از حرف هات استفاده کنیم.
ممنون که میخونی و کامنت میذاری. خوشحالم که فرصت دادی که وبلاگت رو بخونم.