برای بستن ESC را بزنید

تلاش‌های منتهی به هیچ

نوید 0 115

امروز عمق تنهایی خودم را به شکلی دردناک درک کردم. با استخوان‌هایم درک کردم یک چیزهایی در زندگی‌ام کم هستند. [منبع تصویر شاخص: ۱۰ Paintings That Show How Solitude Can Be Your Best Companion] موفقیت کوچک من پس از مدت‌ها، برای خودم موفقیتی کوچک کسب کردم. در دانشگاه یک ارائۀ ۱۵ دقیقه‌ای دربارۀ «اقتصاد رفتاری» انجام دادم. به نظر خودم جدا از بعضی کمبودها، نسبتاً خوب پیش رفت. بازخورد استاد و بچه‌ها هم خوب بود. حس می‌کنم بازخورد خوب‌شان فراتر از ادب و تشویق عاطفی…

ادامه مطلب

فروردین لعنتی، منِ لعنتی‌تر

نوید 0 164

در حال حاضر زمانه سختی را از سر می‌گذرانم. به زبان فارسی ساده، دارم پاره‌پاره می‌شوم، از درد روحی. یک پیش‌نویس طولانی چس‌ناله نوشتم. با مقدار زیادی خودافشایی و ناله و مویه. اما در نهایت مثل همیشه پشیمان شدم و بیشتر حرف‌ها را برای خودم نگه داشتم. به جز این‌ها: ماه لعنتی فروردین دارد تمام می‌شود. تا اینجا چگونه گذشت؟ خیلی خیلی خیلی کم نوشتم. خیلی خیلی کم خواندم. بسیار وقت تلف کردم. البته نه برای بازی (جمعاً ۱۰۰ دقیقه هم بازی نکرده‌ام). مقدار کمی…

ادامه مطلب

روندهای مهم زندگی من در سال ۱۴۰۰

نوید 6 248

اگر بخواهم روراست باشم، بخشی از مطالب و چیزهایی که روی وبلاگ می‌گذارم را نه به هدف اشتراک با بقیه، بلکه برای دسترسی راحت‌تر خودم منتشر می‌کنم. چون که همیشه متن‌ها، عکس‌ها و موسیقی‌های اینجا در‌دسترس‌تر از چیزهایی هستند که در کامپیوتر نگه می‌دارم. با این حال فکر می‌کنم خواندن این گزارش کوتاه برای بقیه درس عبرت خوبی باشد. من هم مثل خیلی‌ها آخر سال (یا اوایل سال جدید)، سالی که گذشت را با خود مرور می‌کنم. فکر کنم میل ذهن ما به برجسته‌کردن شروع…

ادامه مطلب

مسیر شغلی من|از لباس عروس تا سایت آموزش زبان

نوید 10 384

این پست را پس از مدتی تنبلی و البته مشغله زیاد، به قصد آپدیت ماندن وبلاگ می‌نویسم. زرادخانۀ هسته‌ای این وبلاگ (یا در واقع فایل وردی که ایده‌ها و پیش‌نویس‌ها را داخلش نگه می‌دارم) خالی هم نیست. اما متاسفانه فعلا انرژی و زمان کافی برای نوشتن پست‌های باارزش‌تر را ندارم. به این پست کم‌ارزش‌تر بسنده می‌کنم. مهرماه با یک پست به اتمام رسید. آبان هم در بهترین حالت با دو یا سه پست تمام می‌شود. این با حرف‌هایی که در پست «تجربۀ من از وبلاگ‌نویسی»…

ادامه مطلب

چرا رای ندادم؟

نوید 0 245

الان که دارم می‌نویسم بعد از ظهر ۲۸ام خرداد ۱۴۰۰ است. تقریبا تا دو سه روز پیش در دوراهی بودم که رای بدهم یا ندهم. اگر می‌خواستم رای بدهم به همتی رای می‌دادم. استدلالم هم این می‌بود که حداقل n درصد بهتر است. بالاخره بین بد و بدتر باید بد را انتخاب کرد. اما تقریبا به این نتیجه رسیده‌ام که رای دادن ما مهم نیست. حتی اگر قرار بود همتی بالا بیاید هم سود چندانی به حال من نداشت. و باز هم حتی اگر همتی…

ادامه مطلب

یک سال حماقت، یک عمر حماقت

نوید 2 513

یه چیزی هست به اسم کوله پشتی سال. این آقا شروعش کرده بود. چندتا نمونه‌اش رو هم در ادامه می‌ذارم. کوله پشتی بهراد ایکس کوله پشتی S.Ehsan Alavi در ویرگول کوله پشتی mohadese:) در ویرگول چیز جالبیه. آخرین روزهای سال قبل (۹۸) منم تلاش کردم توی فایل نوشته‌های شخصیم، سالی که گذشته بود رو با خودم مرور کنم. چیزی که نوشته بودم تا حد زیادی شخصی بود و حتی به اندازه کوله پشتی بقیه پربار و جذاب و مفید نبود. امسال هنوز انجامش ندادم. با…

ادامه مطلب

سختی نوشتن و نظم شخصی|نظر من دربارۀ روزی روزگاری در هالیوود

نوید 0 413

چند وقتیه (حس می‌کنم از بعد قطعی اینترنت) اصلا دستم به نوشتن برای سایت نمی‌ره. میزان مطالعه‌ام هم خیلی کاهش نداشته. نکتۀ ترسناکی که به ذهنم رسیده اینه که ته کشیدم. منظورم اینه که دانسته‌هام ته کشیدن. البته یک جایی ته قلبم می‌دونم این‌طور نیست و فقط باید ذهن و حافظه‌ام رو به کار بندازم. محمدرضا شعبانعلی عزیز یک بار گفته بود، روزهایی پیش اومده بود که (حس می‌کرد) چیزی برای نوشتن نداره و رفته بود چند صفحه کتاب خونده بود و یک چیزایی در…

ادامه مطلب

من کی هستم؟

نوید 0 465

اگر از من بپرسن تو کی هستی، چی میگم؟ احتمالا همچین چیزی: من نوید شهبازی هستم، متولد فلان‌جا و فلان تاریخ و باقی اطلاعات شناسنامه‌ای. بعدش از قومیت و ملیت و مذهب و دین می‌گم. بعدش هم اگر لازم بود خصوصیات فیزیکی‌ام رو تشریح می‌کنم. واقعا هم اولین تعریف ما همینه. اما تعریف مهم‌تر و بهتر چیه؟ به نظر من یکی از بهترین چیزها برای آشنایی با یک شخص، آشنا شدن با فعالیت‌هاییه که بخش مهمی از زمانش رو بهشون اختصاص می‌ده و بهشون علاقه…

ادامه مطلب