من چندین بار به این صفحه سر زده و فراوانی نام همسالان خودم بررسی کردهام. و به نکات جالبی بر خوردهام.
در سال ۱۳۸۲، ۵۴۵ هزار دختر متولد شدهاند – متاسفانه ۵۷۲ هزار پسر هم متولد شدهاند (میگویم متاسفانه چون زیادتر بودن پسرها کار را سخت میکند). از این تعداد ۶۴ هزار دختر – بیش از ۱۰ درصد – فاطمه هستند. نزدیک به ۱۴۹ هزار دختر اسمشان – به ترتیب فراوانی – فاطمه، زهرا، مریم، زینب و یا مبینا است. یعنی اگر با یک دختر متولد ۱۳۸۲ روبهرو شوید به احتمال ۲۷ درصد اسمش یکی از همین چند موردی است که نام بردم. یا به زبان سادهتر، اگر در یک کلاس ۳۰ نفرۀ مدرسۀ دخترانهای باشید که حاضران متولد سال ۸۱-۸۲ باشند، حدود ۱۰ نفر از دخترها نامشان یکی از این چند اسم متداول است. هرچند دختران آن دوره دیگر به مدرسه نمیروند و راهی دانشگاه شدهاند و میشوند.
در سال ۱۳۸۲، ۵۷۲ هزار پسر متولد شدهاند. از این تعداد ۳۳ هزار پسر – ۵٫۷ درصد – امیرحسین هستند. حدود ۲۴ درصد یا ۱۴۱ هزار پسر اسمشان امیرحسین، علی، مهدی، محمد و یا علیرضا است.
نکته جالب دیگری که در بحث نامگذاری وجود دارد این است که اسامی ائمه و معصومین به هیچ وجه قابل حذف نیستند. اما برای مثال فاطمه میتواند بشود، نازنین فاطمه. مهناز و شهناز و کیانا میتوانند به راحتی مهدیه و صدیقه و زینب شوند.
اگر اسمتان نوید، جمشید، فرهاد، سینا یا وحید باشد میتوانید اسمتان را علی، محمد، مهدی و غیره بگذارید اما برعکس آن امکانپذیر نیست. مطمئن نیستم که حتی اگر محمد باشی هم بتوانی علی بشوی!
فکر نمیکنم خود آن بزرگواران هم راضی به این حد از دخالت در حریم شخصی مردم میبودند. فارغ از این که نام کسی نام ائمه و معصومین باشد یا نه، به هرحال نام را خودش انتخاب نکرده و شاید دلش بخواهد نام دیگری داشته باشد. نباید این حق از کسی سلب بشود.
همین موانع و در بعضی موارد پیچیدگی کارهای اداری و دردسرهای تعویض و تغییر اسناد باعث شده بسیاری از افراد در ایران دو اسمی باشند. یکی اسم شناسنامهای و دیگری اسمی که در خانواده و دوستان صدا میشوند. این مسئله به خودی خود اشکالی ندارد اما برای شخص دردسر دارد و گاهی برای دوستان و اطرافیان – یا کسانی تازه با شخص آشنا میشوند – سردرگمی ایجاد میکند.
امیدوارم هیچ وقت کسی به خاطر نامش مسخره نشود. بله کمی ظالمانه است اما نامهایی مثل عبدالله و فرخ – مثل این که فرخ اسپورت است – در محیطهایی مثل مدرسه مورد تمسخر واقع میشوند. با وجود معانی زیبایشان الان دیگر کسانی دوست ندارد نامش خیلی سخت یا قدیمی باشد.
یک معضل دیگر به نظر من نامهای به اصطلاح اسپورت هستند. به نظر من اصلا خوب نیست که نام پسری باران یا رها باشد. تازه اینها تکلیفشان معلوم است که بیشتر برای یک دختر مناسب هستند. نمیتوان گفت که متین نامی ذاتا پسرانهاست یا دخترانه. این یک موضوع سلیقهایست اما دید من به این موضوع باز هم به مدرسه بر میگردد. باور کنید پسری که نامش باران است در مدرسه آسایش ندارد.
معضل آخر نامهای ترکیبی فارسی-عربی است. نوید با این که شبیه به کلمات عربی بر وزن فعیل – مانند وحید و سعید و حمید – است اما در واقع فارسی است. آن وقت یکی میآید اسم بچهاش را میگذارد محمدنوید! این هم بر پایه سلیقهست اما از نظر زیبایی شناختی هم نگاه کنیم زیاد قشنگ نیست دو اسم از دو زبان و فرهنگ مختلف را با هم ترکیب کنیم. آریاجَک؟ ژانمحمود؟ کیمناصر؟ سینالئون؟ آرشجان (نه این آن John نیست، دوستم آرش را صدا کردم)!
این که برخی اسامی قابل تغییر نیستند به نظر من نقض حریم و حقوق شخصی است. اما مورد دوم و سوم تا حد زیادی سلیقهای ست و اگر من هم بخواهم در موردش سفت و سخت حرف بزنم و اعمال سلیقه کنم، حریم و حقوق شخصی دیگری را نقض کردهام.
پی نوشت ۱ – تفکر
بخوانید و با خود فکر کنید.
«الف. فقر و تنگدستی در خانهای که یکی از نامهای محمد، علی، حسن، حسین، جعفر، طالب، عبدالله، یا فاطمه باشد، وارد نمیشود.[۱]»
«در روایتی مرسل نیز نقل شده که در قیامت کسی که نامش «محمد» است را احضار میکنند. خدا خطاب به او میگوید: تو که هم نام حبیبم بودی خجالت نکشیدی و از دستورات من سرپیچی کردی، ولی به دلیل اینکه تو هم نام حبیبم هستی، من حیا میکنم از اینکه بخواهم تو را عذاب کنم.[۵]» منبع
بله مثل این که «محمد بن اشعث بن قیس کندی» به خاطر همنام بودنش با پیامبر اسلام، از عذاب نجات پیدا میکند. یک مطلبی به ذهنم رسیده که اگر توانش بود و جرئتش را داشتم مینویسم و منتشرش میکنم. کلید ماجرا این است که، تا به حال دقت کردهاید توصیفاتی که از خداوند شنیدهایم چقدر شبیه خود ما انسانهاست؟!
پی نوشت ۲ – درس آماری
اگر به دنبال یک دسته دیتای دم دستی و جالب هستید میتوانید به صفحه پرسش و پاسخ سایت استاد عزیزم شاهین کلانتری بروید. و با استفاده از قابلیت Find کروم که با Ctrl + F هم در دسترس است، اسامی مختلف را سرچ کنید تا ببینید چندبار به کار رفتهاند. البته ممکن است بعضیها اسم واقعیشان را ننوشته باشند.
مثلا اگر سرچ کنید «فاطمه»، ۷۳ بار استفاده شده. که البته در واقع حدود ۳۵ فاطمه در این صفحه پیام گذاشتهاند – که در واقع میتوانند کمتر بوده باشند اما هرکدام چند پیام گذاشته باشند – و نصف دفعاتی که این کلمه استفاده شده هنگام پاسخ دادن به سوال بوده.
یا مثلا، «حمید» ۱۴ بار استفاده شده است. که یکیشان هم حمیدرضاست.
یکی از اصولی که در آمار درس میدهند این است که یک نمونه دیتای خوب، دیتایی است که نمایندۀ کوچکشدۀ جامعهای باشد که از آن بیرون کشیده شده و با آن تفاوت چشمگیری نداشته باشد. همانطور که میبینید اسامی خوانندگان سایت استاد کلانتری هم فرقی با جامعه آماری کل ایران ندارد. تعداد زیادی فاطمه و مریم و زهرا وجود دارد. تعداد خیلی کمی سحر و نسیم و غیره. اگر غیر از این بود و نسبتها با دنیای واقعی تفاوت چشمگیری داشتند باید تعجب میکردیم.