در ناامیدی بسی امید است

پایان شب سیه سپید است

در تاریخ هم که نگاه کنیم معمولا پایان سیاهی سپیدی بوده. مثلا، دورۀ صفویه اون اواخر به زوال کشیده شد و با حملۀ افغان‌ها کلا نابود شد؛ بعد نادرشاه اومد و همه چیز حداقل برای ایرانی‌ها بهتر از قبل شد. خلاصه نادرشاه هم به دلایلی کشته شد و کریم خان سر کار اومد. فکر کنم کریم خان حدود سی سال حکومت کرد. می‌گن اون سی سال آرامش کامل بوده. بعدش آغامحمدخان اومد و لطفعلی خان رو کشت. قاجاریه هم که کلا دوران ننگینی بود تا رسیدیم به پهلوی. پهلوی هم اون اواخر دیگه داشت خیلی تاریک می‌شد که رسیدیم به انقلاب نور و تقریبا چهل ساله که ما داریم در سرزمینی خوش و خرم زندگی می‌کنیم. 😉

خلاصه این که هروقت دیدید همه چیز توی زندگی (چه فردی چه اجتماعی) خیلی تاریک و مزخرف شده بدونید که اتفاقات خوب در راه‌ان.

یک جمله‌ای هست با این مضمون و خیلی نسخه‌های مختلف داره و صاحبش معلوم نیست:

«در آخر همه چیز درست می‌شه. اگر درست نشده، یعنی هنوز تموم نشده.»

البته این خودش خبر بدیه یعنی روزی که همه چیز درست بشه، می‌میری.

 

خدا را بر آن بنده بخشایش است

که خلق از وجودش در آسایش است

خداوند بارها گفته من از حق خودم ممکنه بگذرم ولی از حق بنده‌هام نه. نمی‌دونم بعضی‌ها اون دنیا می‌خوان چه گلی به سرشون بگیرن با این اعمال‌شون.

 

بلند آن سر که او خواهد بلندش

نژند آن دل که او خواهد نژندش

این یه جورایی به همون قضیۀ «همه چیز خواست خداست» بر می‌گرده. یعنی اگر خدا بخواد، یکی رو سربلند می‌کنه حتی اگر در پست‌ترین شرایط باشه یا یکی رو خوار و خفیف می‌کنه حتی اگر بر جایگاهی رفیع ایستاده باشه.

یکی از خفن‌ترین چرخش‌های تاریخ از آن ژنرال وویچخ یاروزلسکی بود. کسی که دیکتاتور لهستان بود و زمانی تمام مخالفانش رو در یک شب دستگیر و قلع و قمع کرده بود (چند سال بعد) به یکباره مخالفانش رو آزاد کرد و باهاشون به گفت‌وگو نشست. انتخابات برگزار کرد و خودش اکثریت آراء رو به دست آورد. اما یک سال بعد کاملا از سیاست کناره‌گیری کرد و اجازه داد انتخاباتی کاملا آزاد برگزار بشه. در سال ۲۰۱۴ که در گذشت، با عزت و احترام و عشق مردمش به خاک سپرده شد.

خدا نصیب تمام مستبدین بکنه.