زیر یکی از پستهای ویرگولم برای اولین بار یه کامنت منفی گرفتم. اما دلم نمیخواد جواب بدم، یا از نوشتۀ داغونم دفاع کنم یا به طرف حمله کنم. کاری به درست و غلط بودن نقدش ندارم. اما خودم حالم از نوشتههایی که توی ویرگول نوشتم به هم میخوره. خیلی احمقانه بودن.
و مطمئنم هیچ چیز مفیدی به فضای وب فارسی اضافه نکردم. نه که الان دارم اینکار رو میکنم. اما به هرحال مطمئنا اولین و دومین و سومین نوشتهای که منتشر کردم مزخرفتر از نوشتههای صد و سی و خردهایاُم هستن.
اینجا هم خوشبختانه تا حالا کامنت منفی نگرفتم. اما فکر هم نمیکنم اگر کسی سر تا پام رو رنگآمیزی کنه هم باعث بشه ننویسم. اما باعث میشه با تأمل و دقت بیشتری بنویسم.
برای اینکه این پست همچین زرد و بیمحتوا هم نباشه یه توصیهای توی برنامه نویسی میکنم. در واقع من توی این موضوع بیشتر نقش «عبرت» رو میتونم داشته باشم تا «الگو».
اینکه یه زبان جدید برنامه نویسی یاد بگیری خیلی حال میده. هر مهارتی اولش علاوه بر ابهام و غریبی جذاب هم هست. چون با اینکه سخت به نظر میرسه اما در اصل نسبت به مباحث پیشرفتهتر راحتتره (بدیهیات!).
میشه با یک ساعت وقت گذاشتن (بدون دانش قبلی) یاد گرفت که چطور میشه یک صفحۀ وب ساده درست کرد. اما اینکه سایتی نه در حد دیجیکالا بلکه در حد همین وبلاگ من درست کنی واقعا سخته. و برای من قابل اندازه گیری نیست که به چه مقدار زمان نیازه برای به دست آوردن دانش لازم و اجرای همچین پروژهای.
گاهی شک میکنم که اصلا به درد برنامه نویسی میخورم یا نه. اصلا علاقهام واقعیه یا وهم و تلقین؟ نسبت به نویسندگی و تولید محتوا هم همین حس رو دارم. البته میدونم که هیچوقت نوشتن (حداقل برای خودم) رو ترک نمیکنم. و قطعا مطالعه و یادگیری بخشی از زندگی من خواهد بود. شغلهایی مثل فروشندگی و بازرگانی و مدیریت هم حس میکنم بهشون علاقه دارم اما هیچوقت امتحانشون نکردم. البته شاید این تابستون استعداد و علاقهام به فروشندگی رو محک بزنم.
یه جمله قشنگی منتسب به نیچهست:
He who has a why to live can bear almost any how.
کسی که چراییای داشته باشد، هرچگونگیای را تحمل میکند.
حالا من اگر چراییم برای مطالعه اینه که میخوام بیشتر یاد بگیرم پس براش وقت و پول و انرژی میذارم.
اگر برای برنامه نویسی یا نویسندگی و تولید محتوا هم چراییم رو پیدا کنم، میتونم از پس چگونگیها هم بر بیام. حالا بدبختی اینه که هیچ سرنخی برای پیدا کردن چرایی ندارم.
فکر کنم فعلا بهترین قدم عملی توی برنامه نویسی اینه که پروژۀ ساخت قالب وردپرسی رو کامل کنم. و برای نوشتن هم اینکه اجازه ندم اینجا خاک بگیره و مدام حتی شده چرت و پرت برای خودم بنویسم و اگر چیزی یه ذره کارآمد یا جالب بود اینجا به اشتراک بگذارم.
مدتهاست که اختلاف کل نوشتههام با چیزهایی که منتشر میکنم واقعا کم شده. و این نگرانکنندهست.
اگه فردا همه چی خوب پیش بره یه پست خوب و راضیکننده (از نظر خودم) منتشر میکنم. و همینطور حداقل ۷۵۰ کلمه آزادنویسی میکنم. که معنیاش اینه که باید حداقل یک ساعت مطالعه داشته باشم.
برنامۀ سنگین نوید انجام نشدن میدهد. 😉