بخش اول

مقدمه

مباحثی که توی کتاب‌های خودیاری و موفقیت و غیره بیان می‌شن معمولا تجربی‌ان و گاهی هم رگه‌هایی از علم درشون وجود داره.

من خودم عاشق خوندن تجربیات واقعی دیگران اللخصوص درباره موفقیت‌های خاص یا حتی شکست‌های خاص هستم. چون هردو درس‌های منحصر به فردی دارن. (به قولی هرکدوم این موفقیت‌ها و شکست‌ها ویتامین خاصی دارن – گرفتن نکته‌ش نیاز به دیدن یک تصویر خاصی داره که من بهش دسترسی ندارم – عبارت «هرکدام از امامزادگان ویتامین خاصی دارن» رو سرچ کنید به عکس یه دیوارنوشته می‌رسید)

کتاب قوانین ثروت

بگذریم. چیزی که باعث شد این مطلب رو بنویسم خوندن یه کتاب خودیاری دیگه بود.

چندروز پیش داشتم به کتاب‌خونه نگاه می‌کردم. من به طور میانگین معمولا دو سه تا کتاب رو هم‌زمان می‌خونم (یعنی این نیست که تا ایکس رو تموم نکردم سراغ ایگرگ نرم). گفتم الان فقط یه کتاب در حال خوندن هست پس بزار یه کتاب جدید هم شروع کنم.

چندتا کتاب مربوط به ثروت دارم که دو سه سال پیش خریدم‌شون ولی هنوز نخوندم. خلاصه، کتاب «قوانین ثروت» اثر ریچارد تمپلر رو گرفتم دستم. انصافا بدک هم نبوده. همون اصول کلی که همه‌ برای ثروت‌مند شدن معرفی می‌کنن رو گفته با جزئیات بیشتر (که الزاما همه‌شون هم مفید و لازم نبودن). ولی واقعا نکات خوبی هم وجود داشته.

حالا شاید یه روزی تمام قوانین ثروتی که عزیزان گفتن رو توی یه پست به صورت خلاصه بگم و پولدارتون کنم. بله من برای رضای خدا موش می‌گیرم و با این که خودم می‌تونم برم پولدار شم وایمیسم اصول و ترفندهای پولدار شدن برای شما شرح میدم. 😂

بیل‌زن‌هایی که باغچه خودشون بیل نخورده

الان می‌خوام درباره چیز دیگه‌ای حرف بزنم. توضیحش یکم سخته، و شاید از نظر بقیه اشتباه باشه خودم هم بعدا بگم چقد احمق بودم. اما اشکال نداره اگه الان بنویسم و احمقانه حداقل یا خودم بعدا به حماقتم پی می‌برم یا یکی گوشزد می‌کنه (به هرحال برد-برده).

من به شدت به این اصل «اگه بیل‌زنی باغچه خودتو بیل بزن» اعتقاد دارم. مثلا، من ممکنه توصیه آقای ایکس خودم که با سخت کار کردن و از صفر خونه زندگی ساخته رو مورد توجه قرار بدم ولی قطعا آقای ایگرگ که از لحاظ مالی تپۀ پانخورده باقی نذاشته رو هیچ‌جوره نمی‌تونم به عنوان مشاور نگاه کنم. حتی اگر حرف خوبی هم بزنه نمی‌تونم قبول کنم چون در عمل خودش نتونسته اون حرف‌ رو انجام بده.

دنیای میم‌های اینترنتی واقعا دنیای زیباییه. منهای مطالب خنده‌دار و معمولا تابو و بی‌ادبانه، درس‌های زیادی هم هست. مخصوصا اگر یه وبلاگ خاک خورده داشته باشید و بخواید به صورت مذبوحانه برای پست گذاشتن تلاش کنید. 😉

میم اینترنتی به دست آوردن یک میلیون بازدید در یک هفته

میم اینترنتی به دست آوردن یک میلیون بازدید در سه روز

همونطور که تصویر گویاست (و البته ترجمۀ شیوای حقیر) دوست‌مون ویدئو ساخته بوده با عنوان «چگونه در سه روز یک میلیون بازدید در یوتیوب به دست بیاریم» و خودش بعد از دو سال ۷ بازدید داشته. حالا بماند که خود طرف بعدا گفت به خاطر وایرال شدن و معروف شدن این کار رو کردم و خودم میم رو پخش کردم. به هرحال هنوزم فکر نمی‌کنم به دو میلیون رسیده باشه.

شما رو یاد کسی ننداخت؟

این دوست عزیزمون اشتباهش این بود که از عدد و رقم حرف زد. و عدد و رقم قابل اندازه گیریه.

اما دوستانی که می‌خوان من و شما رو پولدار کنن هیچ وقت از اعداد و ارقام حرف نمی‌زنن. که البته تا حدی هم حق دارن. چون تعریف هرکسی از پولدار بودن (فقط ثروت مادی منظورمه) فرق داره. ممکنه توی ذهن من تعریف ثروت‌مند بودن داشتن صد میلیارد تومن باشه، توی ذهن یکی دیگه، زیر دو هزار میلیارد ثروت محسوب نشه. اعداد رو محض احتیاط برای آیندگان بزرگ در نظر گرفتم. چون احتمالا تا کمتر از دو دهه دیگه باید یکی دو میلیارد برای یه قرص نون بدیم.

اما به هرحال یه حداقلی وجود داره در هر دوره‌ای. الان به نظر من کسی که زیر پنج میلیارد پول داره آدم عادی محسوب می‌شه. چون توی همین تهران خونه‌های جنوب شهر بالای ۱۰۰ متر حدود یک و نیم میلیارد شدن. فرغون‌های وطنی هم میلیون‌شون به صدگان رسیده.

پس بیاید برای خودمون ده میلیارد تومن کف در نظر بگیریم و برای بروس از نیویورک ۵۰۰ هزار دلار.

تقریبا همۀ کسانی که می‌خوان من و شما رو پولدار کنن (تقریبا مشابه همون عزیزانی که می‌خوان ما رو از این زمین پست به بهشت برین بفرستن) خودشون با پول‌های شما پولدار می‌شن.

آنتونی رابینز الان ۵۰۰ میلیون دلار دارایی خالص داره. و می‌گن بخش عظیمی از این ثروت به خاطر سخنرانی‌ها و دوره‌های آموزشی‌ش به دست اومده. یعنی کار تولیدی نکرده، استارت راه ننداخته، چیزی به دنیا اضافه نکرده به جز امید و انرژی مثبت (حالا این که این‌ها باارزش هستن یا نه محل بحثه).

باز خوبه این با سخنرانی تونسته پولدار بشه.

دارن هاردی که با «اثر مرکب»ش به خیلی‌ها کمک کرد، و خیلی از عزیزان‌ هم توی وب فارسی باهاش زخمی‌مون کردن، الان ۴٫۵ میلیون دلار پول داره. آخه لا مصب تو که این همه روضه می‌خوندی تهش باید این می‌شدی؟

رابرت کیوساکی عزیز هم حرف‌های خوبی داشت و شاید زمان خودش حرف‌هاش تازه هم بوده باشه. اما جالبه بدونید ثروتش در حال حاضر حدود ۸۰ میلیون دلاره که بیشترش از همین عرصه خودیاری به دست اومده نه اون املاک و سرمایه‌گذاری که توی کتابش گفته بود.

از همه خنده‌دارتر همین ریچارد تمپلره. اگه قبل‌تر که اسمش رو آوردم گوگل کرده باشید می‌فهمید چرا. این اسم، تخلص نویسندۀ خوب‌مون بوده. و هویت واقعیش مشخص نیست. نکتۀ مشخص اینه که بریتانیایی و احتمالا متولد ۱۹۵۰ میلادیه.

درسته برای ثروت‌مند شدن یک‌سری اصول وجود داره. یک سری شرط‌هایی که اگر رعایت کنید شانس پولدارتر شدن‌تون بیشتر می‌شه. با خوندن این کتاب‌ها هم معمولا نکاتی دستگیرمون می‌شه. گاهی حتی حرف‌های تازه هم پیدا می‌شه.

اما واقعا فرمول خاصی برای پولدار شدن وجود نداره. شانس نصف قضیه‌ست. نصف دیگه‌ش بر می‌گرده به دانش و تجربه و پشتکار شما (و من). صدها خواننده و بازیگر توی آمریکا هست که از همین بزرگان عرصۀ موفقیت پولدارتر هستن. ده‌ها میلیارد آمریکایی هستن که شاید خیلی هم اهل مطالعه کتاب‌های خودیاری نباشن. 

نمی‌گم بیل گیتس و مارک زاکربرگ باهوش نبودن، کوشا نبودن و یا شایسته نبودن. اما توی موفقیت‌شون شانس نقش بزرگی داشته.

من ممکنه باز هم کتاب‌های خودیاری پول-محور رو بخرم اما قطعا و حتما کمتر می‌خرم و کمتر جدی‌شون می‌گیرم.

تقریبا نامربوط و کمی شخصی

من تا چندین سال تقریبا تا ۱۴-۱۵ سالگی فقط کتاب‌های داستانی و فانتزی می‌خوندم. دوتا از اولین کتاب‌های ناداستانی که من خوندم، «کفش باز» و «راز جذب پول در ایران ۱» بودن. جفت‌شون هم از شهرکتاب هفت چنار خریدم. اونجا برای من مثل بهشت بود. خیلی دوست داشتم کتاب‌های بیشتری از بخش موفقیتش بخرم.

بنابراین اولین دفعاتی که متوجه شدم کتاب فقط برای سرگرمی نیست به لطف همین کتاب‌های انگیزشی بود (هرچند کفش باز تقریبا اتوبیوگرافی محسوب میشه).

بخش دوم

پیش نوشت

دیشب داشتم کتاب «قوی سیاه» رو می‌خوندم. نمی‌دونم چرا من قبلا فکر می‌کردم به اون فیلمه که اسمش دقیقا همینه ربط داره. اما فهمیدم این «قو» با اون «قو» فرق داره. بگذریم دقیق یادم نیست که با چه جملاتی به این فکر افتادم اما یک آن به ذهنم رسید، آیا بیل گیتس زمانی که داشت مایکروسافت رو توسعه می‌داد و هنوز کسب و کارش غول نشده بود، کتاب‌های خودیاری و موفقیت رو می‌خوند؟

(می‌دونم بیل گیتس خیلی وقته ثروتمندترین مرد جهان نیست اما چون معمولا به عنوان یک انسان موفق و کتاب‌خون شناخته شده، به عنوان مثال آوردمش.)

رابطه مطالعه با ثروت

دقیق‌تر بگم؛ خوندن کتاب، اللخصوص کتاب‌های خودیاری در مسیر پیشرفت افراد موفق و ثروتمند چه مقدار اثر داشته؟

من همیشه نسبت به مربیان و نویسنده‌هایی که می‌خوان چیزهایی رو به دیگران یاد بدن که خودشون درش همچین دستاورد خفنی نداشتن، یه حس منفی دارم. منظورم اینه که مثلا آنتونی رابینز با گفتن «تو می‌تونی» و «رویاهات رو دنبال کن» به دیگران ثروت‌مند شده. واقعا آماری هست که ثابت کنه افراد بعد از خوندن در زندگی شغلی و اجتماعی‌شون پیشرفت کردن؟

طبق آماری که توی این نوشته اومده، به طور کلی افراد ثروتمند از افراد فقیر بیشتر کتاب‌ می‌خونن. خیلی بیشتر. اول از همه اینکه در این تحقیق معیار برای یک شخص ثروتمند، درآمد سالانۀ بیش از ۱۶۰ هزار دلار و ثروت بیش از ۳٫۲ میلیون دلار (دارایی که نقدی یا به راحتی قابل تبدیل به پول نقد باشه) و معیار برای شخص فقیر درآمد سالانۀ کمتر از ۳۵ هزار دلار و ثروت کمتر ۵ هزار دلار در نظر گرفته شده.

۸۵ درصد از افراد ثروتمند (مورد تحقیق قرار گرفته شده) هرماه حداقل دو کتاب آموزشی، خودیاری/توسعه فردی  و مربوط به حرفه‌شون مطالعه می‌کنن. اما در مورد افراد فقیر این آمار حدود ۱۵ درصد گزارش شده.

و البته بیشتر افراد موفق برای موفقیت، یادگیری و ارتقاء فردی ( تقریبا میشه همون توسعۀ فردی) مطالعه می‌کنن درحالی که افراد فقیر هدف اصلی‌شون از مطالعه سرگرمی هست. و افراد موفق همینطور به مطالعۀ زندگی‌نامۀ افراد موفق دیگه (یا موفق‌تر) -برای دریافت راهنمایی یا الهام- تمایل بیشتری دارن.

پس در این که ثروت و درآمد هنگفت با زیاد کتاب خوندن رابطۀ مستقیمی داره شکی نیست. اما اینکه ژانر موردعلاقۀ افراد موفق (و اثرگذار در موفقیت‌شون) چیه جای بحث داره.

کتاب‌های کتابخونۀ افراد ثروتمند

از اونجایی که در این آمار کلا سه ژانر نام برده شده که یکی‌شون خودیاری هست شاید به ذهن ما برسه که پس واقعا کتاب‌های خودیاری بعد از تحقق نسبی رویاهای آدم‌های موفق هم جزئی مهمی از کتاب‌خونه‌شون می‌مونن. اما آماری که توی یه سایت دیگه آورده شده صریحا نشون می‌ده که افراد ابرثروتمند و مدیران شرکت‌های بزرگ آمریکایی بخش کوچکی از کتاب‌خونه‌شون رو به کتاب‌های خودیاری اختصاص دادن.

از روی تصویر اگر بخوام یه سری عدد نسبی از کتاب‌هاشون بدم اینجوری می‌شه:

کمی بیشتر از ۲۵ درصد در دستۀ داستانی قرار می‌گیرن.

کمی بیشتر ۲۰ درصد در حوزۀ کاری یا تجاری (business) هستن.

کمتر ۲۰ درصد کتاب‌هاشون در دستۀ علمی قرار می‌گیرن.

چیزی حدود ۱۰-۱۵ درصد از کتاب‌هاشون در ژانر تاریخی یا زندگی‌نامه هستن.

مقداری کمتر از ۱۰ درصد در ژانر سیاسی قرار دارن.

بیشتر از ۵ درصد کتاب‌هاشون در ژانر خودیاری قرار گرفتن.

نتیجه گیری

البته از بعضی لحاظ هم با عقل جور در میاد. من هم اگر موجودی حسابم میلیون دلاری بود و دیگه روش‌های کمتر خرج کردن رو نمی‌خوندم و خیلی به پولدارتر شدن فکر نمی‌کردم.

پس صددرصد نمی‌شه مطمئن این کتاب‌ها رو زیاد نمی‌خونن چون بهشون نیازی ندارن یا چون بی‌فایده قلمدادشون می‌کنن.

بهترین راه اینه که بخشی از سبد مطالعه‌مون رو به کتاب‌های خودیاری (موفقیت، ثروت، روانشناسی، خودشناسی، روابط انسانی و …) اختصاص بدیم. اما سعی کنیم از کتاب‌های بازاری و الکی معروف دوری کنیم. خوندن بعضی کتاب‌ها (نه فقط خودیاری) باعث می‌شه اشتباهات نویسنده رو تکرار نکنیم. و حتی گاهی با مطالعۀ زندگی‌نامه‌ها یا رمان‌ها به جای دیگران زندگی کنیم. و از همه مهم‌تر اینه که فقط به تئوری نپردازیم. باید سعی کنیم تا جای ممکن دانسته‌هایی که با مطالعه به دست میاریم به بوتۀ آزمایش و عمل بیاریم.

اثر کتابهای خودیاری بر موفقیت

توضیح اثر کتابهای خودیاری بر موفقیت

راستی یه بخش جالب دیگه از همین نوشته اشاره می‌کنه که فقط ۲۴ درصد افراد ثروتمند مورد تحقیق مربی یا منتور داشتن اما از بین اون افراد ۹۳ درصدشون معتقد بودن که بدون داشتن مربی به جایگاهی که دارن نمی‌رسیدن.

بنابراین مربی چه انسان باشه چه کتاب (که اونم یک انسان پشتشه) به ما کمک می‌کنه کمتر اشتباه کنیم. به هرحال ما که وقت نداریم همۀ اشتباهات رو انجام بدیم و این ریسک رو بپذیریم که بتونیم بعد از اون اشتباه هم ادامه بدیم یا نه.

تا اینجا جوابی که خودم بهش رسیدم این بوده که کتاب‌های خودیاری تاثیر چندانی روی افراد ثروتمند و موفق نداشتن اما خود اصل مطالعه کردن چرا.

منابع

چند لینک خیلی مفید برای مطالعۀ بیشتر و کامل‌تر که منابع من برای اطلاعاتی که مطرح کردم، بودن:

Why successful people read self-help books?

What books do rich people read?

The reading habits of Ultra-Successful people

Getting real results from self help content: A practical guide from an avid consumer

What Richard Branson, Larry Page, Elon Musk and Other Mega-Successful CEOs Are Reading