اطلاعات کلی
کتاب دید اقتصادی نوشتۀ اندرو و پیتر جی شیف، ترجمۀ سهند حمزهئی
How an Economy Grows and Why It Crashes
اقتصادی – تاریخی – سیاسی
انتشارات آریاناقلم
چاپ چهارم ۱۳۹۹
قیمت ۴۸ هزار تومان
۲۶۴ صفحه
قطع رقعی
معرفی
این کتاب داستان مردم یک جزیره را مورد استفاده قرار میدهد تا به صورت استعاری تاریخِ اقتصادی انسان و در ادامه، تاریخ اقتصادی-سیاسی ایالات متحدۀ آمریکا را توضیح دهد.
کتاب به زبان ساده نوشته شده است. مثالهای ساده و ملموسی به کار رفته تا بحث ارزش پول به خوبی در ذهن خواننده جا بیافتد.
همچنین در طول کتاب از نقاشیها (کاریکاتورها) و زبان طنزآمیز برای جذابتر کردن متن، استفاده شده است. تصویر شاخص این پست هم یکی از کاریکاتورهای کتاب است.
[احتمالا گذاشتن کاریکاتور کتاب نقض کپی رایت است اما در ایران کپی رایت کشک است و ما هم به کشک بودنش عادت کردهایم. و راستش را بخواهید نقض این حقوق آن قدر با سبک زندگی من در هم آمیخته که نمیتوانم (از نظر مالی و ذهنی) سبک زندگی حافظ و رعایتکننده کپی رایت داشته باشم.]پس از خواندن این کتاب میفهمیم، تولید چیست و چه مزایایی دارد، پول و در ادامۀ آن اسکناس به چه علتی به وجود آمد، علت رشد اقتصادی چیست، چه چیزهایی باعث کند یا تند شدن سرعت رشد میشود، چه سیاستهایی باعث کاهش ارزش پول میشود و چه کسانی از آن نفع میبرند و الی آخر.
بریدههایی از کتاب (با تغییراتی به منظور خلاصهسازی)
از فصل اول: تولد یک ایده
روزی روزگاری سه نفر به نامهای آبل، چارلی و بیکر تنها در جزیرهای زندگی میکردند. در این جزیره تنوع غذایی وجود نداشت. فقط ماهی برای خوردن یافت میشد.
تنها روش ماهیگیری این بود که به درون آب بروند و با دست ماهیهای لزج و لیز را بگیرند. به خاطر این روش ناکارآمد، هر نفر میتوانست هرروز یک ماهی بگیرد. و همان یک ماهی برای خوردن و سیر شدن و زنده ماندن کافی بود. همۀ روزها به همین منوال بودند. از صبح تا شب در تلاش برای صید ماهی بودند و شب یک ماهی میخوردند و میخوابیدند.
در جزیره فقط یک کالای باارزش وجود داشت: ماهی.
و اقتصاد و جامعۀ ماهیمحور جزیره خیلی ساده بود. خبری از پس انداز و اعتبار و وام و سرمایهگذاری نبود.
هر ماهی که گرفته میشود همان روز خورده میشود. چیزی برای پس انداز یا سرمایهگذاری باقی نمیماند.
آبل آرزوهای بزرگی داشت و دلش نمیخواست تا آخر عمر درگیر ماهیگیری و خوردن و خوابیدن باشد. یک روز تصمیم گرفت، ابزاری بسازد تا ماهیگیری با آن راحتتر شود. تلۀ ماهی.
اما برای این کار آبل باید ریسکهایی را میپذیرفت. از آنجایی که خودش یا دوستانش پس اندازی نداشتند اگر آبل روزش را صرف ساخت تلۀ ماهی میکرد، شب گرسنه میماند. از همه بدتر این که ممکن بود این فداکاری نتیجهای هم در بر نداشته باشد و وسیله به درستی کار نکند.
با این حال آبل ریسک را پذیرفت. صبح روز بعد که وسیلهاش آماده شده بود مثل دوستانش به سمت دریا رفت. بیکر و چارلی ابزار آبل را مسخره کردند و فکر نمیکردند با آن بشود کار مفیدی کرد.
آبل اول کمی ناشیانه عمل کرد. اما به محض این که قلق وسیله را به دست آورد، توانست دو ماهی صید کند.
بیکر و چارلی شگفتزده شدند. آنها یک روز تمام کار میکردند تا یک ماهی بگیرند اما آبل با وسیلهاش دو ماهی صید کرده بود.
با این نوآوری آبل، بهرهوری در تولید (صید ماهی) افزایش پیدا کرد و در نتیجه اقتصاد جزیره متحول شد.
حالا آبل میتوانست با یک روز ماهیگیری، غذای همان روز و روز بعدش را تامین کند. در نتیجه در آن وقت اضافی میتوانست به سراغ فعالیتهای مورد علاقهاش برود.
از فصل پنجم: کامیابی در پی شراکت (از بخش چکیدۀ فصل)
قیمتها در آمریکا به مدت ۱۵۰ سال (از آخر قرن ۱۸ تا سال ۱۹۱۳) به طور منظم کاهش مییافت. و در همین مدت آمریکا سریعترین رشد اقتصادی تاریخ را تجربه کرد. دلیلش چه بود: افزایش بهرهوری در تولید. یعنی تولیدکننده موفق میشود کالاها را بدون افت کیفیت با سرعت و انرژی کمتری تولید کند و قیمتها را هم پایینتر میآورد تا افراد بیشتری کالاهایش را بخرند. بهرهوری در تولید به همراه عرضۀ پایدار پول قیمتها را همواره کاهش میداد.
با افزایش فوقالعادۀ بهرهوری در دوران انقلاب صنعتی طبقۀ کارگر توانست کالاهایی را بخرد که تا پیش از آن فقط طبقۀ مرفه و ثروتمند میتوانست آنها را بخرد. مثل مبلمان، لباسهای خوشدوخت، خودرو (پس از راهاندازی خط تولید فورد، قیمت خودرو کاهش زیادی داشت و باعث شد خودرو دیگر کالایی تجملی نباشد)، سیستم لولهکشی و …
در انقباض پولی (یعنی کاهش قیمتها یا افزایش ارزش پول) ۱۰۰ دلار ده سال بعد، نسبت به ۱۰۰ دلار امروز میتوانست چیزهای بیشتری بخرد.
انقباض پولی مشوق پسانداز کردن است و انبساط پولی (کاهش ارزش پول یا افزایش قیمتها) مشوق مصرفگرایی و خرید بیشتر است.
[وضعیتی که در ایران میبینیم تا حدودی نتیجۀ انبساط پولی است. هرچه پول بیارزشتر شود مردم تمایلشان به پسانداز کمتر میشود و ترجیح میدهند هرچه زودتر ارزشی که با کار کردن (صرف وقت و انرژی) به دست آوردهاند به چیزی غیر از پول (ریال جمهوری اسلامی ایران) تبدیل کنند. در این وضعیت خرج کردن پول یعنی پسانداز کردن و پسانداز کردن پول یعنی هدر دادن پول.]در اوایل قرن بیستم هنری فورد (بنیانگذار شرکت خودروسازی فورد) ثروت بزرگی به هم زد، و با کاهش مداوم قیمت خودرو کارگران فورد بهترین دستمزدها را بین مشاغل صنعتی دریافت میکردند (برد-برد-برد).
مثال امروزی کامیابی همراه با کاهش قیمتها صنعت کامپیوتر است. با وجود پیشرفت هرچه بیشتر فناوریها قیمت محصولات و قطعات کامپیوتری به مرور کاهش یافته است. با این حال انقلاب کامپیوتر هنوز هم ادامه دارد و این صنعت جزء پولسازترین و ارزشمندترین صنایع است. با افزایش نوآوری و بهرهوری در طراحی و تولید هزینۀ استفاده از فناوری دیجیتال به طور مداوم کاهش مییابد و افراد بیشتری میتوانند معجزۀ دیجیتال را تجربه کنند.
نتیجهگیری
خواندن این کتاب برای هر کسی میتواند نقطۀ شروع خوبی در آشنایی با اقتصاد باشد. زبان ساده و روان و مثالهای ملموس کمک میکند مفاهیم به راحتی فهمیده شوند.
پی نوشت
این نوشته را به صورت پی دی اف برای درس هویت اجتماعی آماده و در گروه کلاس ارسال کرده بودم. فرمتاش تقریبا مشابه فرمت بقیۀ پستهای معرفی کتابی که منتشر کردهام بود و وبلاگ هم مدتهاست سوت و کور شده. بنابراین فرصت خوبی بود که این را منتشر کنم.
خواندن این نوشته در وبلاگ محمد مهدی ناظمی باعث آشنایی با کتاب «دید اقتصادی» شد.