راستش خود من مدت کوتاهیه که بر شکل یادگیری و مطالعۀ خودم حساس شدم. به طور کلی نسبت به افزایش تواناییهای ذهنی و مغزی دغدغه پیدا کردم. مثل:
- حافظه
- تندخوانی
- یادگیری (یعنی چگونه با خواندن یا روشهای دیگه بهتر یاد بگیریم)
- یا تقویت خلاقیت و هوش ریاضی (واقعا خیلی دنبال این مورد نرفتم)
و تلاشهایی که برای بالابردن سرعت و کیفیت یادگیریام انجام دادم اینها بودن:
- مطالعه یک کتاب دربارۀ تندخوانی (فکر کنم با کمک اون کتاب تونستم سرعتم رو بیش از دوبرابر کنم)
- خرید چند کتاب درباره: مهارت کتابخوانی (چگونه کتاب بخوانیم از مورتیمر آدلر)، تقویت حافظه (حافظهات را به کار بینداز از تونی بوزان)، یک کتاب کوچک دربارۀ تندخوانی (از تونی بوزان)- و مطالعۀ تدریجی این کتابها.
- مطالعۀ بادقت و تلاش بیشتر. مثلا قبلا عادت به علامتگذاری در کتاب و حاشیهنویسی نداشتم اما کمکم دارم خودم رو عادت میدم.
- چیزی هست که میدونم درست و عملیه اما از تنبلی انجامش نمیدم یا خیلی به ندرت انجام میدم، یادداشت برداری و خلاصهنویسی.
تا من به مهارت بالایی در یادگیری شامل: خواندن (خواندن اجمالی،تحلیلی و تلفیقی) و یادداشتبرداری و خلاصهنویسی برسم، راه درازی در پیشه. اما خوبه که زود به این مسیر رسیدم. هرچقدر سخت باشه بالاخره کمکم قدم برمیدارم. چی میشد اگر بعد از مطالعۀ ضعیف و بیحاصل چندین هزار کتاب به این نتیجه میرسیدم که یادگیری هم یک مهارته.
شاید یکی از حرفهایترین حرکتهای من، رونویسی (نه به صورت کلمه به کلمه) دروس متمم بوده. تقریبا از سه چهار هفتۀ پیش شروع کردم به مطالعۀ جدی دورۀ مدیریت زمان متمم. دلیل اصلیام این بود که حس میکردم کمبود زمان دارم. هنوز هم این حس رو دارم اما کمتر.
توی دور اول مطالعۀ کتاب «چگونه کتاب بخوانیم؟» کاملا فعالانه مطالعه کردم، برای بار اول خوب دارم پیش میرم. معمولا با صدای بلند یا خط بردن (با مداد یا انگشت) یا هردو باهم، مطالعه میکنمش. جاهای مهم رو خط میکشم یا (با کروشه []) علامتگذاری میکنم. هنوز دلم نمیاد داخل کتابهام از هایلایت استفاده کنم. گاهی هم اگر چیزی باشه (که معمولا غلط ویراست و املایی هست) حاشیهنویسی میکنم. البته برای کتاب «۱۷ روش از ۱۷ نویسندۀ خلاق معاصر» هم همین حرکات رو زدم اما با این دقت روخوانی و مطالعه نمیکردم.
مرحلۀ بعدی برای مطالعۀ این کتاب ارزشمند (چگونه کتاب بخوانیم) مطالعۀ همراه با یادداشت برداری و خلاصه نویسی هست. البته محمدرضا شعبانعلی عزیز یک بار گفته بودن که بعضی کتابها رو کلمه به کلمه رونویسی میکنن. فعلا به نظرم اگر یک کتاب ارزش همچین روشها و تمهیداتی رو داشته باشه، همین کتابه. البته کتاب «چرا ملتها شکست میخورند؟» هم کتاب خیلی باارزشی به نظر میاد.
نمیدونم چرا شبی که فرداش کار دارم، دوست دارم بنویسم، مطالعه کنم، فیلم ببینم. البته این که دوتا فونت جدید و قشنگ برای ورد دانلود کردم هم در میلم به نوشتن بیتاثیر نیست. 🙂