Press ESC to close

به دنبال راه مبارزه با اهمال کاری

نوید 0 685

هربار که به خودم و اهمال‌کاری‌ام نگاه می‌کنم یک اصل برای من اثبات می‌شود. برای نوید نه برنامه‌ریزی جواب می‌دهد، نه ضرب العجل و هدف‌گذاری و نه چیز دیگر. شاید هم مشکل از نحوۀ برنامه‌ریزی و هدف‌گذاری‌ها بوده است. نمی‌توانم با اطمینان بگویم. به هرصورت در حال حاضر حس می‌کنم بهترین روش برای من این است که در کار غرق شوم. منظور این است که، وقتی دارم با موبایل بازیگوشیِ بیهوده می‌کنم باید ناگهان همه چیز را ببندم و موبایل را خاموش کنم. وقتی غرق…

Continue reading

برنامه نویسی|ترس از ورود به حوزه‌های ناآشنا

نوید 0 550

گاهی اوقات برای من پیش اومده که وارد یه حوزه شدم، مثلا برنامه نویسی، و اون اوایل که دارم واردش می‌شم و انگار دارم عمیق می‌شم (هرچند با سرعت و کیفیت نامطلوب) خودم رو نادان و ناآشنا می‌بینم. مثلا من همین الان از اسم پایگاه داده و SQL می‌ترسم. یا وقتی به کار کردن در حوزۀ وب فکر می‌کنم (چیزی که فعلا دارم به سمتش حرکت می‌کنم)، و لیست چیزهایی که بلد نیستم رو می‌بینم واقعا می‌ترسم. کافیه برم توی یه سایت آموزشی و به…

Continue reading

در باب موفقیت، اراده، جبر، انتخاب و قبول کردن

نوید 0 514

ممکنه این نوشته یکم در هم بر هم باشه. خلاصه ساختار خاصی نداره و مدام بین موضوعات پرش می‌کنیم. البته خیلی بی‌ربط هم نیستن. گاهی قبول کردن بهترین راه حله. در انتهای انیمیشن «درون بیرون»، «شادی» به این نتیجه می‌رسه که رایلی به «غم» هم نیاز داره. توی این انیمیشن شخصیت‌های اصلی یک دختربچه و احساساتش یعنی «شادی»، «غم»، «تنفر»، «خشم» و «ترس» هستن. از بحث خارج نشیم، «شادی» به این نتیجه می‌رسه که گاهی نیازه که غمگین بود، و مسیر شادی از قبولِ غم…

Continue reading